20 عامل شکست کسب و کار اینترنتی

20 عامل شکست کسب و کار اینترنتی

لازمه شروع هر کسب و کار اینترنتی استفاده از تجربیات افرادی است که در این زمینه فعالیت داشته اند. ولی از نظر شما برای شروع یک کسب و کار اینترنتی چه راه کارهایی وجود دارد.که کمتر شکست بخوریم؟ متاسفانه صحبت درباره موفقیت خیلی مبهمه ولی ما میتونیم در رابطه با شکست.و راه هایی که به شکست منجر میشود خیلی صحبت کنیم. جدانشدنی ترین بخش یک کسب و کار اینترنتی، شکست آن است. 20 عامل شکست کسب و کار اینترنتی که شما ممکنه با یک اشتباه کوچیک از عرش به قعر دره ای فرو بروید که خارج شدن از آن شاید نیازمند از زیر صفر شروع کردن مجدد است. ولی راه حل چیست؟ ما در تیم آنلاینر تصمیم گرفتیم 20 دلیل شکست اساسی کسب و کارهای اینترنتی را در این مقاله به طور مفصل توضیح دهیم.

بیش از 50 درصد کسب و کارهای نوپا در 4 سال اول با شکست رو به رو میشوند

به طور حتمی و قطعی 99درصد این شکست ها بررسی نکردن دلایل شکست استارت آپ ها است.

شاید فقط با بررسی اجمالی روی دلایل شکست کسب و کارهای اینترنتی، بتونیم از شکست زود هنگام یا مسیرهای انحرافی دوری کنیم.

4 ویژگی هر مدیر وب سایت برای شروع یک استارت آپ

• نا امیدی

گاهی اوقات شما برای نوشتن یک موضوع ممکن است ساعت ها درگیر باشید. و وقتی مطلب شما ارسال میشود.یه سایتی تمامی مطلب شما را خیلی راحت کپی میکند و هیچ اسمی از شما به عنوان منبع نمی آورد.

ولی همیشه بدونین هیچ فردی با کپی کردن موفق نمیشود. و تلاش های شما نیز بی نتیجه نخواهد بود.

و البته در نظر داشته باشید با استفاده از ویژگی هایی که گوگل د راختیار ما قرار داده خیلی راحت میتونیم زمان دقیق انتشار پست ها و مقاله ها را به گوگل گزارش دهیم.

به این صورت دیگه مطالب کپی نخواهد شد.

و فراموش نکنین با ” ناامیدی ” فقط مسیر و برای یکی دیگه هموار کردین.

• صبوری

ره صد ساله و نمیشه یک شبه رفت. بدون صبر کردن هیچ کاری به سرانجام نخواهد رسید.

همیشه برای رسیدن به یک موفقیت بزرگ باید ” صبور “ بود. بدون صبر هیچ کاری چه بازاریابی آنلاین و چه بازریابی آفلاین به سود و نتیجه ای نخواهد رسید.

• شیوه اجرایی

ایده که به ذهن شما رسیده ممکنه به ذهن خیلی از افراد دیگه رسیده باشه پس تنها تفاوت شما با آن ها فقط در شیوه اجرایی شماست.

و اطمینان به اینکه بعد مدتی حقوق یک ماهتون میشه حقوق یک سال شما.

ما تصمیم داریم 20 دلیل اصلی شکست یک استارت آپ را برای شما برررسی کنیم و تاثیر و میزان هر کدام بر شکست هر استارت آپ به چه میزان است.

۱- عدم نیاز بازار / مخاطب (۴۹%)

کیت هوپر، مدیرعامل لابراتوار Danger Fort می‌گوید:

«محصولاتی که استارتاپ‌ها تولید می‌کنند، در رفع نیازهای مشتریان آن‌قدر ارزش‌آفرینی ندارد که پولی برای خرید آن‌ها بپردازند»

شبیه ترین مثال برای این مورد اینه که شما یک غذای خیلی خوشمزه برای خانواده تدارک دیده اید ولی فقط یک نفر مایل به خوردن غذاست.

به این معنی که افراد کمی خواستار غذایی که شما درست کرده اید هستند ولی به این معنی نیست که غذای شما بدمزه بوده است.

برای تولید محصول و خدمات ما باید قبل از اینکه محصول و به مرحله اجرا و فروش برسونیم همیشه سوالی و از خودمون بپرسیم که:

آیا این محصول به درد مشتری من میخورد؟ آیا ما مشتری مناسبی برای محصول خودمون انتخاب کردیم؟

ممکنه محصول ما عالیترین محصول ممکن در بازار باشد ولی مشتری برای محصول ما تره هم خورد نمیکنه.

البته گاهی اوقات ممکنه رقبای ما محصول و با کیفیت عالیتر یا تبلیغات بهتری ارائه میدهند.

پس به هر میزانی که برای مشتری ارزش قائل شویم مشتری نیز به ما و محصول فروشگاهی ما ارزش قائل خواهد شد.

۲- اتمام منابع مالی (۲۹%)

مدیر عامل شرکت فلوید:

در واقع آنچه باعث شکست تیم فلوید شد ناتوانی شرکت در جذب سرمایه بود. علیرغم رویکردهای متعدد برای فروش و تلاش های بسیار زیاد برای ارائه محصول متناسب با بازار و شکست های پی در پی، بالاخره تمام پول ماتمام شد.

اگر شما یک میزان سرمایه اولیه و برای شروع کارتون داشته باشید و به این توجه کنین همیشه که ” مخاطب هدف شما به این محصول احتیاج دارد یا نه ” و محصولتان را مناسب با سلیقه و خواسته مشتری ارائه کنید هیچوقت دچار اتمام منابع مالی نخواهید شد.

معمولا شرکت ها و استارت آپ های دچار شکست مالی میشوند که دانش کافی از بازار ندارند.

۳- تیم بندی اشتباه (۲۳٪)

اریک متیوز، بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت Start Co

مهم این است که تیم مؤسسین از مهارت‌های عالی برخوردار باشند، همگی به‌طور یکسان برای ساخت رؤیایی مشترک تلاش کنند، انعطاف‌پذیر و مشتاق یادگیری باشند و درنهایت، دست به اقدام بزنند. اما اگر همه‌ی سرمایه‌گذاران، بنیان‌گذاران، کارکنان، اعضای هیئت‌ مدیره و سایر ذینفعان در یک‌جهت حرکت نکنند، شرکت متلاشی و نابود می‌شود، زیرا هر یک از طرفین می‌خواهند کسب‌وکار را به سمت متفاوتی هدایت کنند.

حتما این جمله و خیلی شنیدین که میگن:

ساده ترین راه برای نابودی یک کشور قرار دادن افراد غیر متخصص بر کارهای تخصصی است.

خیلی از شرکت ها دلیل شکست هایشان همین مورد ( شاید از نظر خیلی از افراد ) ساده است.

افرادی که در حیطه کاری خودشان موفق هستند همیشه بهترین عملکرد را در شرکت خواهند داشت.

۴- شکست در رقابت (۱۹٪)

هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی رقبا خودتان را فراموش نکنید. همیشه سعی کنید کارهای آنان را زیر نظر داشته باشید و از ایده هایی که انجام میدهند شما نیز برای حیطه فعالیت خودتان ایده برداری کنید.

همونطور که در گزینه های بالا نیز اشاره شد ممکنه با در نظر نگرفتن رقبا، محصولی که ما ارائه میکنیم مورد استقبال مشتری واقع نشود.

ولی فراموش نکنید مهمترین فرد در هر کاری خودتان هستید و تمرکز روی کارتان را فراموش نکنید.

۵- قیمت گذاری اشتباه بر روی محصول (۱۸٪)

یکی از دلایل شکست استارتاپ ها عدم توانایی متعادل سازی درآمد فروش محصول با هزینه های اولیه است.

چند سال گذشته یکی از همکاران ما تصمیم به چاپ یک کتابی گرفت. در چاپ اول کتاب قیمتی روی کتاب قرار داد که به گفته خودش جبران زحمات نوشتن کتاب شده بود.

ولی نتیجه این شد که هیچ کتابی به فروش نرسید. به این دلیل که نویسنده این کار مخاطب را در نظر نگرفته و فقط به سود و ضرر از کار فکر کرده بود.

پس سعی کنید در ابتدا محصولتان را با قیمت معقول روانه بازار کنید.

۶- محصول ضعیف (۱۷٪)

محصول ضعیف، مانند یک بادام تلخ بین ده بادام شیرین است. اگر شما چه عمدا و چه سهوا محصولی را تولید کنید که از کیفیت قابل قبولی برخوردار نباشد مشتری خیلی سخت مجدد از شما خرید خواهد کرد.

پس همه تلاشتان را بکنید که تمامی مراحل ساخت محصول تا ارائه محصول را مدیریت کنید و همه مشکلات احتمالی را بررسی کنید.

۷- نبود مدل کسب و کار (۱۷٪)

برای خیلی از ما پیش آمده وقتی وارد یک پاساژ خیلی بزرگی میشویم یک ماکت از فضای کل پاساژ را مشاهده میکنیم. داشتن مدل کسب و کار مانند همان ماکت است.

اینکه شما هدفی برای کسب و کار اینترنتی خودتون داشته باشید باعث میشه که کار شما خیلی منظم تر و بهتر پیش برود.

حتی میتونین تمامی منابع مالی خودتون و کنترل کنید. و امکان منحرف شدن از مسیر اصلی به صفر میرسد. اجرا یک کسب و کار به شکل موفق باعث ادامه کسب و کار به شکل موفق تری و پربازدهی خواهد شد.

۸- بازاریابی ضعیف (۱۴٪)

آنتونی ویتلیو توسعه دهنده واقعیت مجازی(VR) و واقعیت افزوده(AR)

در آغاز ما فقط به توسعه محصول مان مشغول بودیم و هیچ توجهی به بازاریابی نداشتیم. اما به مرور زمان متوجه شدیم همانقدر که محصول مهم است، بازاریابی برای آن نیز مهم است. اگر شما بازاریابی محصولتان را به درستی انجام ندهید هیچ کس با محصول شما آشنا نخواهد بود، هرچند که بهترین محصول جهان را تولید کرده باشید، ولی هیچ خریدی نخواهید داشت.

خیلی از مدیران وبسایت ها تاکید قوی روی تولید محصول دارند.

با توجه به اینکه تولید محصول یک قسمت از ارائه محصول است.و شما باید محصول خودتان را با ایده های جذاب برای تبلیغات به فروش برسانید.

۹- بی توجهی به مشتری (۱۴٪)

در زمان دانشجویی استادی داشتیم که حرف اول و آخرش این بود.که 20 خداست 18 استاد و 16 دانشجوی زرنگ کلاس.

اگر از خیر دعا و نفرینی که به جونش شد بگذریم میتونیم بگیم.مشتری برای یک فروشنده حکم همون 20 وداره که استاد ما بهش میگفت خدا.

شکست، موفقیت، کسب درآمد و حتی متضرر شدن همگی بستگی به مشتری دارد.

حتی ممکنه شما گاهی اوقات مسیری و اشتباه بروید.ولی با حضور مشتریان خوب میتونید دوباره به کار برگردید.

۱۰- آغاز در زمان اشتباه (۱۳٪)

گاهی اوقات یک سری افراد یک ایده هایی به ذهنشان میرسد که زمان آن فرا نرسیده یا حتی از زمان کسب در آمد از آن ایده گذشته است و متاسفانه هر دو ایده با شکست رو به رو میوشند.

مثلا ایده اشتراگ ماهانه CD یک ایده فوق العاده برای کسب درآمد است ولی به دلیل پیشرفت شگرف تکنولوژی این ایده حتی 1 ریال هم ارزش ندارد.

۱۱- کاهش تمرکز (۱۳٪)

تمرکز روی هر کاری نتیجه شگفت انگیزی خواهد داشت. و برای شروع هر استارت آپ نیاز به هزینه، تلاش، انگیزه و تمرکز بالایی است.

راه‌اندازی یک استارتاپ علاوه بر زمان، تلاش و پول به تمرکز کافی بر اهداف اصلی کسب‌وکار نیاز دارد.

بسیاری از استارتاپ‌ها به‌دلیل کاهش تمرکز بنیان‌گذاران و پراکندگی پروژه‌ها، از مسیر اصلی هدف‌شان منحرف می‌شوند.

۱۲- عدم توافق بین اعضای گروه یا سرمایه گذاران (۱۳%)

همیشه اول یک مسیر، شیرین است. مثلا میگن اول ازدواج همه چی گل و بلبل هست.ولی مهم اینه در هنگام شنیدن نظرات متفاوت ما چه واکنشی نشان میدهیم.

خیلی از مدیران استارت آپ ها پس از اینکه ایده های متفاوت تیمشان را میشوند.بدون هیچ توجهی مسیری و پیش میگیرند که ممکنه جز 13% قرار بگیرند.

یکی از اهداف یک تیم استارت آپی داشتن زبان واحد برای هماهنگی و رسیدن به اهداف شرکت است.

۱۳- تغییر اشتباه استراژی (۱۰٪)

بنا به ضرب المثل: وقتی یک سیب و به بالا پرتاب میکنید ممکنه 1000 چرخ بخوره و برگرده.

دقیقا مثل یک ایده استارت آپی ممکنه ایده ای که شما برای یک استارت آپ دارید.و عملی کرده اید ایده مناسبی نباشد و شما نتوانید با مشتری خودتان وارد تعامل شوید.

بهترین کار این است که استراتژی کارتان را عوض کنید. ولی اگر تغییر استراتژی کارتان به درستی برنامه ریزی نشده باشد میتواند باعث شکست استارت آپ شما شود.

۱۴- بی علاقگی (۹%)

اگر شما مدیر یک استارت آپ هستید بی علاقگی معنی ندارد. ولی گاهی اوقات ممکنه این بی علاقگی از دیر به نتیجه رسیدن شما باشد.

ولی اجازه ندهید این بی علاقگی به ناامیدی شما تبدیل شود.

برای رسیدن به نوک قله باید زحمت بالا رفتن از کوه و به خودتون بدهید و بعد خواهید دید شیبی زیبا جلو روی شماست.

۱۵- موقعیت جغرافیایی (۹٪)

موقعیت جغرافیایی به دو صورت دسته بندی میشود:

1. موقعیتی که شما برای مشتریانتون در نظر میگیرید
2. موقعیتی که شما برای همکارانتون در نظر میگیرید

اینکه مشتریان شما در کدام منطقه حضور داشته باشند خیلی مهم است.

مثلا اگر حرفه شما خشکشویی در مشهد است و شما امکان گرفتن و تحویل به موقع لباس را در شهری دیگری ندارید.بهتر است حتما در سایت خودتون اعلام کنید فقط برای عزیزان در شهر مشهد.

منظور از موقعیت همکاران، همکارانی هستند که دورکاری انجام میدهند. اگر میخواهید با تیمتان به صورت دورکاری همکاری کنید.باید از روش های خیلی موثر و قوی برای ارتباط با یکدیگر استفاده کنید.

Devver در این باره نوشته:

بزرگترین اشکال تیم های دورکار مدیریت عذاب آور آنهاست. مدیریت، حقوق ، وظایف بیمه و… آنهاست که در یک گروه کوچک باعث ناراحتی و نگرانی اعضای تیم میشود.

۱۶- عدم جذب سرمایه گذار (۸٪)

سعی کنید دلایل بهتری را برای جذب سرمایه بیابید. تعدادی از موسسین استارتاپ ها از عدم علاقه سرمایه گذاران در مرحله سرمایه اولیه (Seed Stage) طرح یا در کل طرح میگویند.

اگر میخواهید سرمایه بیشتری در کسب و کار خود جذب کنید باید بتوانید از هزینه های اضافی جلوگیری کنید.

برای خرج سرمایه مالی شرکت برنامه دقیق و درستی را برای سرمایه گذار ارائه دهید.

۱۷- چالش های قانونی (۸%)

چند سال یکی از دوستانمان تصمیم به شروع یک کسب و کار آفلاینی داشت.که در ابتدا نیازمند به 400 میلیون تومان پول بود.

با استفاده از سرمایه ای که داشت.و پولی که قرض کرد.و وام گرفت تونست کار خودش و راه اندازی کنه. ولی کمتر از 6 ماه به جای اینکه 200 میلیون تومان بدهکار باشه 800 میلیون تومان بدهکار بود. نه راه پیش نه راه پَس.

شاید دوست ما شکست نخورد و مجبور شد با کار شبانه روزی طی 2 سال تمامی بدهکاری هاش و پرداخت کنه.ولی دلیل این حجم زیاد بدهکاری فکر میکنین چی بود؟

تنها دلیل این بود که با انواع حوزه های مربوطه مشاوره نکرده بود. مانند دارایی، اداره مالیات، اداره برق و..

گاهی اوقات یک استارت‌آپ میتواند از یک ایده ساده به دنیای پیچیده از قوانین تبدیل شود و مانع پیشرفت آن شود.

اگر تصمیم به راه اندازی یک کسب و کار نویی دارید حتما تمامی موارد حقوقی آن را قبل از شروع بررسی کنید.

۱۸- استفاده نکردن از روابط  (۸%)

اغلب کارآفرینان در مورد عدم وجود ارتباطات(Network) یا ارتباط با سرمایه گذاران ابراز ناراحتی میکنند.

جالب است که یکی از دلایل شکست استارتاپ ها ناتوانی استفاده درست کارآفرینان از شبکه ارتباطی خودشان باشد.

بهترین راه این است که هر سرمایه گذاری را در جریان امور و شرکت قرار دهید و از آنها کمک بخواهید.

حتی اگر بتوانید برای کسب و کار خودتان یک مشاوره بگیرید نور علی نور.

۱۹- خستگی (۸%)

برایان تریسی

کار برای زندگی نه زندگی برای کار.

در هر کاری زیاده روی نتیجه عکس میدهد. سعی کنید بین کار و زندگیتان تعادلی برقرار کنید.

اغلب کار آفرینان فقط به دلیل خستگی زیاد از حجم کاری تسلیم میشوند.

اگر زمانی متوجه شدین مسیری که میروید بی نتیجه است.سعی کنید مسیر را عوض کنید ولی تسلیم شکست اجباری نشوید.

۲۰- شکست در تغییر استراتژی (۷%)

ساده ترین مثال ملموس مثال همان دوستمان است که با راه اندازی یک کار، به میزان خیلی زیادی بدهکار شد.

تغییر استراتژی در بعضی شرایط واقعا کار سختی است. و گاهی اوقات از صفر شروع کردن.با از  زیر صفر شروع کردن هیچ تفاوتی ندارد.

ولی همیشه سعی کنید دیدتان به استراتژی یک دید دائمی و یکنواخت نباشد.تا در شرایط بحرانی بتوانید بهترین عملکرد و تصمیم را بگیرید.